دستیابی به شناختی روشن از نسبت جهانیشدن (به مثابه دغدغه نو در حیات بشری) و تمدن (به مثابه نماد زیستِ انسانی) چشمانداز پژوهشی روشنی را در بررسی «آنچه بر ما گذشت» و «آنچه میگذرد» در اختیار مینهد. فهم این نسبت در گام نخست نیازمند فهم مسئلههایی است که در ارتباط دو پدیده «تمدن» و «جهانیشدن» ایجاد میشود. کتاب حاضر تلاشی است برای معرفی مسائل پیشِ روی تمدن در عصر جهانیشدن. مخاطب در این کتاب با مسائلی مواجه میشود که برخی از آنها به ماهیت «تمدن و جهانیشدن» و برخی دیگر به فرایند و نوع تعامل این دو، البته با خوانشی متفاوت، ارتباط پیدا میکنند.این خوانش متفاوت ممکن است ناشی از دوگانههایی همچون «تمدن/تمدنها»، «جهانیشدن/ جهانیشدنها»، «پارادایم/ پاردایمها» و... باشد. مهمترین رسالت کتاب حاضر عبور از تقلیلگرایی و یکجانبهنگری به تمدن یا به جهانیشدن و افقگشایی برای ادامه مطالعات مرتبط با تمدن و جهانیشدن است.