مبانی و ریشههای اصطلاح «تجسم اعمال» را می توان در آیات و روایات و سپس در کتابهای عارفانی مانند ابن عربی یافت. مهمترین مبانی محی الدین برای اثبات تجسم اعمال، تجدد امثال، تطابق عوالم، تجرد قوه خیال و قدرت خلاق انسان در دنیا و آخرت است. او بر اساس مبانی یادشده معتقد است حیات برزخی هر انسانی در گرو آن چیزی است که در دنیا به دست آورده و انسان ها در صورت های اعمال خیر و شرّ خویش حبس می شوند. بر مبنای چینش عوالم هستی نیز هر موجودی که در دنیا تحقق یابد، مثالی در عالم ملکوت و همچنین وجودی عقلی در عالم جبروت دارد؛ بدین ترتیب ظاهر اعمال با باطن آنها که در دیگر عوالم وجود دارد، عینیت داشته و بهمحض تحقق عمل در نشئه دنیا، جزا بهعنوان امر جداییناپذیر آن محقق می شود و در ظرف قیامت ظهور می یابد.