ویتگنشتاین متأخّر بر این باور است که گفتار دینی یک بازی زبانی مستقل با زبانی یکتاست که در نحوهای از زندگی حک شده است و قواعد و منطق خاص خود را دارد. باور دینی استفاده از یک«تصویر» است؛ تعهّدی استوار و تزلزلناپذیر است که کلّ زندگی فرد را نظم و نَسَق میبخشد و مبتنی بر شواهد و دلایل نیست. ازاینرو، باور دینی نه از جانب علم و فلسفه مددی مییابد و نه هرگز گزندی میبیند،بلکه فقط از حیات دینی ارتزاق میکند. ممکن است اندیشهٔ متأخّر ویتگنشتاین آشکارا ایمانگرایانه نباشد؛ اما تأکید وی بر کُنش دینی و نقش باورهای دینی در زندگی، تأکید بیش از اندازه بر قیاسناپذیری باور دینی و مخالفت با نظرورزی در حوزهٔ گفتار دینی، مناسبِ تفسیر ایمانگرایانه است. مؤلّف در کتاب حاضر در صدد است، ایمانگرایی ویتگنشتاینی را با تقریر فیلیپس،تبیین و بررسی کند.