دستهای مهم از امور ذهنی، حالاتی هستند که محتوا دارند؛ به این معنا که دربارۀ چیزی هستند و چیزی را بازمینمایند. به این حالات ذهنی، حالات التفاتی یا گرایشهای گزارهای میگویند؛ مانند باورداشتن، خواستن، امیدداشتن، آرزوداشتن، تصمیمگرفتن و... .یکی از مباحث دامنهدار دربارۀ محتوای حالات التفاتی، این است که آیا محتوای این حالات صرفاً به واسطۀ ویژگیهای درونی شخص متفرّد میشود (درونگرایی در محتوا) یا اینكه محیط پیرامون نیز در تفرّد محتوای حالات ذهنی نقش دارد (برونگرایی در محتوا) .از دهۀ هفتاد میلادی که این پرسش مطرح شد تا كنون، برونگرایی در محتوا دیدگاه غالب است و تأثیرات گوناگونی در دیگر مسائل فلسفی بر جای نهاده است. در دهههای اخیر، نوشتارگان بسیاری دربارۀ لوازم معرفتشناختیِ برونگرایی در محتوا شکل گرفته است و همچنان گفتگو درباره جنبههای گوناگون این موضوع در فلسفۀ ذهن و معرفتشناسیِ معاصر ادامه دارد. پژوهش حاضر تلاشی است برای گزارش و بررسیِ برخی از مهمترین نتایج معرفتشناختیای که برونگرایی در محتوا در پی دارد.