آنچه در این پژوهش و در توجه به مسئلۀ «تنوّع» و «تکثر» در فرایند تمدنی مسلمانان مورد توجه قرار گرفته، تحلیلی است در باب تضادّهای ممکن بین «وحدت دینی» و «کثرت تمدنی». پیشنهاد تمدنی مؤلف در این کتاب، تفکیک کثرات انسانی و الهی (دربرابر کثرات غیرانسانی و غیراخلاقی) از کثرات عرفی و دنیوی است. در این نگاه، توحیدِ تحققیافته در تمدن اسلامی، نه از رهگذر حذف کثرت و تکثر، بلکه از مسیر تراکم کثرات الهی و انسانی حاصل میشود. اساساً بدون تکثیر کثرات الهی و ایجاد انباشتی از طُرُق انسانی و سُبُل الهی، راههای بزرگ تمدنی هموار نمیشود و بدون راههای کلانِ الهی و انسانی، صراط تمدنی در جامعه مسلمانان تجلّی نمییابد